اینجا رو دیگه دوست ندارم

 

من شرمندم بابت سر نزدنام.

این یه چیز طبیعیه که ادم وقتی پاشو توی یه رشته هنری میزاره در درجه اول شخصیت های اول زندگیش هنرمند باشن.

هر کسی بنا به رشته ای که خونده . من که اینجوریم.

اصولا هنرمندا چه تئاتری چه بازیگر سینما و تلویزیون چه یه گرافیست اگه پیششون بری میتونم به جرات بگم بی محلی میکنن.

خیلی کم پیش میاد که یکیشون محلت بزاره عین یه دوست.

نیمدونم سیامک صفری و میشناسین یا نه ؟!! اون ادم مزخرفه توی گاو صندوق.

وقتی توی وبش رفتم گفتم خب دیگه یه چیزی براش بگی میره تا 4 ماه دیگه که شاید جواب بده.ولی شب که اومدم دیدم اپ کرده وبشو . 2 روز بعد میلشو داد. براش میل زدم .جوری جوابمو داد که انگار 10 سال منو میشناسه. هی میل زدم اونم جواب داد و من حس نکردم که این پشت با کسی روبرو هستم که 2 سال از بابام بزرگتره .و 25 سال کارش فقط تئاتره.

بهش گفتم عمو سیامک جواب داد. گفتم رفیق گفت چاکرتم فاطمه. گفتم خیلی خوبی استاد بهم گفت خاک پاتم.

الان وبش تبدیل شده به یه پاتوق که هر شب یهسری هستیم میریم و سیامک هر شب میاد. پاتوقش دوست داشتنی . بچه هاش همه ساده و خاکی و صمیمی.

14 شهریور روز اجرا اول تئاتر جن گیر بود. خود سیامک برای ما ها که 18 تا بودیم ردیف 3 بلیط رزرو کرد. ما هم برای اینکه معلوم باشه بچه های پاتوقیم قرار گذاشتیم کلاه تولد سرمون بزاریم. سر ساعت 7 توی پارک قرار گذاشتیم و برای اولین بار که کسایی که تا حالا ندیده بودم و ولی دیدم باهاشون احساس راحتی داشتم. کل راه و با مینا دوییدیم. چون کادو جلیل یکی از بچه های پاتوق که همون روز تولدش بود و کادو نکرده بودم. کادوی سیامک کادو نکردیم. تند تند سلام کردیم و رفتیم کادو کردیم. اذون گفتن رفتیم بوفه یه چیزی خوردیم. و بعد رفتیم تو . از خوشحالی رو زمین بند نبودیم هممون.

من کلاه تولدی خریدم که اینقد زرق و برق داشت از فرسنگ ها معلوم بود. نشستیم همه کناره هم. سیامک اومد . اون لحظه دلم میخواست بگم عمو سیامک عاشقتمممممممممممممممم. هر لحظه به این فکر میکردم که تموم شه و سیامک بیاد و ببینمش از نزدیک .خیلی نزدیک.وقتی تموم شد. قرار گذاشتیم وقتی سیامک میاد جلو کلاه تولد و رو  بزاریم. سیامک اومد کلاها رو گذاشتیم اولش نفهمید یکی از بچه ها (مصطفی)کلاه مینا رو از سرش برداشت و رفت به سیامک داد و سیامک لبخندی زدی و  دست و بوسی برای ردیف ما فرستاد که اون لحظه قشنگترین حسی بود که بهم دست داد.

رفتیم بیرون. رفتیم کافه بشینیم تا بیاد و 2 تا از بچه ها وایسادن تا با سیامک بیان بالا . وایییییییییی سیامک اومد بالا و فاصلش فقط 50 سانت بود. از کنارش رد شدم. موقع عکس انداختن پیشش نشستم. اول برای جلیل تولد گرفتیم و جلیل که داشت میترکید .(جلیلم از بچه های تئاتره و عکاس)از ذوق. چایی سفارش دادیم . با سیامک حرف زدیم و چایی خوردیم.بعد کادویی که براش خریده بودم و دادم بهش . بعد اینکه همه تو کادویی که من بهش دادم یادگاری نوشتن رفتیم پایین و رو پله ها نشستیم و کلی عکس انداختیم . دستم رسید میزارم ببینین.و ساعت شد 12 شب و  منم دلم نمیخواست از  سیامک و بچه ها  خدافظی کنم .ولی چاره چی بود که هی زنگ میخورد بیا دیگههههههه دم پارکیم ما .

14 شهریور روز عید بود برای من. روز تولد بود.

و ما این قرار گذاشتیم که هر سال 14 شهریور با هم بیرون باشیم.

 

سیامک صفری جونم

 

اخجون فردا .

فردا این موقع توی تماشاخانه ایرانشهر با دوستام نشستیم و گل میگیم و میشنویم تا ساعت ۸:۳۰ و میریم و توی و روی صحنه سیامک صفری جونمو میبینم.

بعد تئاترم باهاش میریم بیرون تو کافه پارک و یه چیزی بزنیم به بدن و بعد تولد یکی از بچه هاس .

وایییییییییییییی که چه قد خوش بگذره فردا.

هوای خیلی گرمه و واقعا از تشنگی دلم میخواد گریه کنم.

همگی خوبین؟خوش میگذره ؟

امروز بهم بر خورد چرا ؟ چون استاد زبانمون که من کلی اصرار کردم تا منهای دو رو ببینه گفت با این چیزایی که ازش خوندم

خیلی جالب نیست تئاترش. من فقط گفتم :فوق العاده بود.

اصلا برای جن گیر بهش نگفتم چون انگار سلیقم با اون از زمین تا اسمونه .(تهرانی های محترم تئاتر جن گیر و از دست ندین)

امروز اولین جلسه کلاس ایین نامه پام گرفت به یکی از اجزای ماشین که دم در بود  و متاسفانه با کله جلوی همه دوستان رفتم تو زمین.

200 صفحه کتاب و دوشنبه امتحان دادن!!!؟؟؟

 

شناختم سپهر را من نیلگون

چرا که همرنگ هوسهای نامحدود من بود

بود خدا کران بیکران شکوه پرستش من

اندیشه های هولناک من و شیطان اسطوره تنهایی

اولین دستی که خوشه این انگور را چید دست من بود

ابتکار پرسه های من بود کفش

و چتر ابداع بی سامانیهایم

بود  هندسه شطرنج سکوت من

و رنگ  تعبیر دلتنگیهایم

که من اولین کسی هستم

در دایره صدای پرنده

بر سرگردانی خود خندیده است

محور شراره شور عشق من میچرخد هر چی که میبیند بود

اموختم اه را من به دریا

 

حسین پناهی عزیزم

 نمیدونم چرا دوست دارم همه شعرام رنگش سبز باشه!!!

دوست داشتنی های من

تئاتر

پرفسور بوبوس

 هیچ وقت تئاتر و از دست ندین.ارزش داره دیدنشون .

برداشته شده از www.theater.ir

من و دیروز

 

سلام به همگی

شرمنده بابت دیر اپ کردن .

حال و احوالتون چطوره ؟؟؟؟

ماه رمضون خوش میگذره ؟؟ به من که اره چون هر چی به

مامانم میگم گوش میکنه !!!

امروز مامانم جلوی بابام به داداشم گفت اگه روزه هاتو

درست بگیری جایزه داری؟؟

منم که قیافم اینجوری بود گفتم :

من: وااااااااااا این نی نی کوچولوتون 13 سالشه و هیکل

 داره اهان .جایزه بدی بهش

مامان: خندید

بابا: راست میگه

داداش: اااااااااااا خیلی روت زیاده ها

من:چشام در اومد . دیدین چه جوری حرف زد با من.

به مامانم گفتم من 9 سالم بود روزه گرفتم. دختر بودم و هیکل

 الان اینو نداشتم

یه سالم چیزی نخریدین برام.

مامان: راست میگی؟؟ جدی نخریدیم؟؟

بابا: حالا چی میخوای؟؟

داداش: حرص میخورد

و من: باباجون خودت میدونی کجا حراج زده دیگه

بابا:باشه قبول!! برای 10 سال روزه ای که گرفتی و هیچی

روزه قرضی نداری

مامان : حلههههه

من: حالا فقط واسه من که نه . باید واسه داداشمم

 بخرین یه چیزی.

همه اینا یه جور شوخی بود بین ما 4 تا و مهم این بود که

من به چیزی که میخواستم رسیدم

همچین توپل رو دست بابا خرج گذاشتم اونم واسه روزه

ولی این ماه دوست داشتنی من ارزشش بیشتر از این حرفاس.

خب

پسر بچه گفت : گاهی وقت ها قاشق از دستم میفته

پیر مرد گفت : از دست من هم

پسر بچه در گوشی گفت : و شلوارمو خیس میکنم .

پیرمرد خندید و گفت : من هم همینطور .

پسر بچه گفت :و اغلب گریه میکنم

پیرمرد سرش رو به نشانه تایید تکان داد.

پسر بچه گفت : و از همه بدتر انگار بزرگ تر ها به من علاقه ای ندارند .

و پسر بچه دست پرچین و چروک پیرمردی را احساس کرد که

می گفت :

منظورت رو خوب میفهمم.

 مامانم شله زرد درست کرده و من نمرم تو اشپزخونه چون میترسم از خود بیخود شم.

دیروز افطار تنها خونه خالم(زینب) بودم

نشستم سر میز یه 5دقیقه مونده بود تا اذون . شوهر خالم

(حمید) گفت :1000 تومن میدم بخوری

من : هه هه خوشحالیااااا. 1000 تومن پولههههه.

حمید :5000 تومن خوبه دیگه ؟؟

من: من با این چیزا خر نمیشم میرم خونه از بابام میگیرم

حمید :یه تئاتری که دوست داری مهمونت کنم چی؟؟

زینب: اااااااا حمید نگو اینو .مگه این دیوونه رو نمیشناسی الان میخوره واسه این حرفت.

حمید: یعنی واسه تئاتر مجانی حاضری این کارو کنی؟؟

من: اقا جون بسه دیگه اذون و گفتن .

ولی فک کنین !! تئاتر مجانی چه حالی میده .

 

سبز باشید

و

بر قرار 

 

 عطر گل خاطره کسی است

 

                   که نمیدانیم کیست . . . .

 

می اید یا رفته است ؟!

حسین پناهی

اوهووووم

  Give me five

@هایییییییییییییییییییی !!!(سلام)

ها ار یووووو؟؟ حالتون چطوره!!!

ایم فاین (منم خوبم)

ار یو هالیدی گود یا گود هالیدی ؟!(تعطیلات خوش میگذره )

بسه دیگه حوصله فک کردن ندارم چی بگم.

@خوش میگذره ؟؟

& خب !!!

بعضی ها خیلی خودشیفتن

=اوم " بعضی ها از خودراضی

0 و اینکه بعضی ها خودخواه

^ میخوام برم پیش روانشناس _ ____ لازمه ها !!! برای همه +

حت ی نزدی کترین دوستتونم بدی تونو نم یگه |+|__

همیشه به خدا میگم خدای ا امیدوارم به کسایی که اعتماد میکنم درست باشه اعتمادم

از روزی میترسم که بفهمم اشتباه اعتماد کردم+2

@***الان تنها مشغله فکریم ای نه که دیوار اتاقمو چه جوری رنگ ک نم.""!!؟؟/

میخوام خا ص باش ه >>!!<<

این اولین کلاس زبانیه که بهم مزه می ده #||#

تا به حال شده بود یه فیلم خارجی روتون تاثیر مثبت داشته باشه !!!

واسه ^^%^^^من که دیروز اتفاق افتاد. اخه همه فیلماشون درسته از سریالای ما بهتره

ولی نصفش که صحنه داره و اخرش معنی خاصی نداره

اما این متفاوت بود . name : conversations   with  GOD

خدایی از دیدنش ضرر نمیکنین@**

چشام خیلی میسوزه !! اااا راستی رفتم عینک خریدم >افتابی< . دوچش دارم××+=××

^%ببینم شما هم به اندازه من از اینکه یکی گازتون بگیره میترسین ؟؟؟!!

ولی جدی من چرا اینقد میترسم ؟!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟|$$|

راستی دوستان تو این دنیای مجازی راحت به دوستایی که پیدا

میکنین اعتماد نکنین !!^

مخصوصا واسه درد و دل و اینکه همجنس خودتون باشه.!!! من این

 کارو کردم و نتیجشو دیدم***=!!

%|% امشب میخواستم برم دوچرخه سواری بعد گفتم نه

زیر 8 داره .

. با این حال دارم اینا رو مینویسم و خانواده دارن زیر 8 میبینن؟!!!

 عاشق شدم

عاشق ادمای مرده ای که حسرت یه لحظه بودنشونو دارم

عاشق ادمایی که انسان مردن . با انسانیت مردن. کاش بودن و

به ما هم یاد میدادن

البته انسانیت یاد گرفتنی نیست!!!

سهراب سپهری

فروغ فرخزاد

حسین پناهی

صادق هدایت

پروین اعتصامی

خسرو شکیبایی

ناصر عبدالهی

غلامرضا تختی

دکتر شریعتی

یه جایی میخوام که یه روز گریه کنم

راستی خدایا مینا  رو هیچ وقت از من نگیر

 

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر سحر نزدیک است .

هر دم این بانگ برارم از دل:

وای این شب چقدر تاریک است

                                                             غمی غمناک(سهراب)

 

سبــــز باشید

و

برقـــرار

 

Hiiiiiii

 

سلام

معلومه تو دماغی حرف میزنم ؟!!!

مشهد گرم بود اما خونه خیلی سرد بود .

 چون گرم بود هوا ما میومدیم خونه کولر روشن بود دیگه.

خیلی خوش گذشت چون مردا نبودن .

 البته مامانم که میگه : من دیگه اینجوری نمیام مسافرت.

 دلم نمیاد پسرمو تنها بزارم(اوق)

درسته ادم دلش تنگ میشه اما نه تا این حد!!! سفر بعدی

 و اگه برنامشو بریزیم خیلی بیشتر خوش میگذره

چون همش سیاحتیه !!!دریا داره و کلی بازار خرید

مامانم همیشه میگه تنها چیزی که فاطمه رو خوشحال

 میکنه خریده . دیگه چی کار کنم عاشق این کارم.

رفتنه با مسئول کوپمون رفیق شدیم (فکر بد نکنین)

خیلی بچه باحالی بود با اینکه هی ما رو سر کار میذاشت و هر هر

میخندید اما خیلی خوب بود.

ولی برگشتنه اوه مسئولش عین بخت النصر بود ...

دیگه چی بگم ؟؟؟

 اهان یه روز صبحونه زن داییم مهمونمون کرد هتل قصر .

خلاصه رفتیم واسه صبحونه ما که از یه جا دیگه میومدیم

 ولی یه سری ماله خود هتل بودن ببخشیدا

 خیلی چ .س کلاس بودن . همش قیافه میگرفتن.

 اخه هتل قصر گرون ترین هتل مشهد

 و با کلاس ترین هتل . پول خون باباشونو میگیرن .

 4 نفره شبی 300 تومن .خیلیه به نظرم.ولی صبحونه باحالی خوردیم

 

مشهد خیلییییییییییییی شلوغ بود و پر عرب شده بود .

 یکیشون که بغل من نشسته بود مامانم پرسید

 از کجا اومدی گفت :کربلا . میگفت از بس اونجا داغه

 هواش اومدیم اینجا .

  

** نمیدونم چرا اسباب کشی نمیکنیم . اتاق خودمو میخوام .

 دلم میخواد این شریک پرو بابامو بکشمممممم

** 3 ماه دختر عمومو ندیدم . فک کنم از دلتنگی دق کنم. دیشب خوابشو دیدم(عشقهههههه منه در حال حاضر)

**رفتم واسه کارت کلاس زبان و گواهینامه عکس انداختم . استغفرالله اندازه سر سوزن شعور نداشته بگه بالای مقنعمو

درست گرد کنم. دوست دارم لهش کنم.

**ببینم من دوست  مشهدی دارم ؟؟!!

** خدایی ساسی مانکن چرت خونه .حالمو بهم میزنه .

**استثنا از فیلم فاصله ها خوشم اومده بااینکه از کارگردانش متنفرم .

**به اونایی که به ییلاق میرن کوه با دوستاشون خوش بگذره

 

 سبز باشید

و

 بر قرار

 

نــــــــــــــــــــــه !!!! مردود دوســـــــــــت ندارممممممم

 

 خیلی گرمه

تف به این هوای مزخرف تهران

رانندههای مشهد خیلی . . .(استغفرالله)

سرما خوردگی خیلی بده و زمانی بد تر میشه که میفهمی

با امپول خوب میشی

خیلی سفر خوش گذشت(چون مردا نبودن)

دلمان بسی تنگولیده بود

 

لطفا من و نزنید

سلاممممممم دوستای با مرام خودم

حالو احوال ؟؟؟؟؟

ما هم از احوال پرسی های شما خیلیییییییییی خوبــــــیم.

چه خبرا ؟؟؟؟

ترم تابستونی که برنداشتید ؟؟؟؟

نمیدونم بر دارم یا نه . ریاضی و ادبیات . میترسم بر دارم تابستونمو خراب کنه !!!

رفتم کلاس مکالمه . شاید یهویی یه جمله انگلیسی گفتم

 اماده باشین شما .میخوام عادت کنم

خیلییییییی گرمه . حتی اگه بیرونم نرم و تو خونه باشم هر

روز میرم حموم .

The  weather  is  aweful

کیا قبول دارن نت  خسته کننده شده . از طرفی هم ادم  دلش تنگ میشه .؟؟!!!

از الان دارم فک میکنم اگه لاست تموم شه

 من بی جک و ساویر چی کار کنم.

عمرا باورتون نمیشه دیشب کلش خواب لاست میدیم

 و فقط جک و کیت و یه کم ساویر توش بودن.

عاشق شخصیت جک ام . خیلییییی مرده

.

دارم به این فکر میکنم جام جهانی 4 سال دیگه رو باید برم حتی اگه مریخ باشه .

دلم واسه ارژانتین سوخت. راستی باید برم فردوسی پور

و که این همه دیوید بکهام و مسخره کرد خفش کنم.

جام جهانی دیگه انگلیس میترکونه . من میدونم.!!.....!!!.......!!!!.........!!!!!

دلم شمال میخواد . اونم جاده 3 هزار که همش بارون میاد

و خنکه اونم توی چله تابستون.

نه شما بگین چه قد این باباها نامردن .

 رفته ماشین و فروخته و یه ماشین نو بخره اونم

درست زمانی که من 1 ماه دیگه میخوام برم رانندگی یاد بگیرم.

 اونوقت مامی میگه ما که ماشین نو دست تو نمیدیم.

 خیلییییی زور داره .ولی گوش من بدهکار نیست

میشینم پاش و هر جا هم بخوام میرم .

راستی ببخشید واسه این 1 ماه و نیم که به هیچکس سر نزدم .

الان اومدم و میخوام سر بزنم اونم فقط به کسایی

 که تو این 1 ماه و نیم سر زدن بهم .

بیکار نیستم به اونایی که یادم نبودن سر بزنم .(چه قاطی کردم یهویی)

یه کتاب دیروز دوستم بهم هدیه داد به یه بسته بندی فوق العاده

که خودش درست کرده بود و کاملا

هنری بود . یه چندتا جملشو براتون مینویسم

 

.* تکرار مادر تمام مهارت هاست .

* جهان هر کس به اندازه وسعت فکر اوست .

*فراموش نکنید که در انتظار معجزه باشید زیرا که خود یکی از

 معجزات هستید .

*انسان خود را نمیشناسد مگر هنگام فقر و بدبختی .

*موفقیت تنها یک چیز است . اینکه زندگی را به دلخواه خود بگذرانید

 

این جمله اخری واقعا اثر داره حتماامتحان کنید

 

 

یه چندتا سوال دارم که باید جواب بدین .

1.      دوستی رو تو چی می بینین.؟

2.      دوست مورد علاقه شما چه خصوصیاتی داره ؟

3.      اخر مرام تو دوستی برای شما چیه ؟

 

سبــــــــز باشید

و

بـرقـــــرار

این پست در حد توانم بود

 

 من تازه برگشتم و

میخوام پست بزنم .

شرمنده کم سر زدم 

 

واقعا که !!!

 

 

سلام

حال و احوال؟؟

اپ کردم چون تا اخر اردیبهشت دیگه نمیتونم بیام نت و اپم نمیکنم.

شرمنده از اینکه به خیلی ها سر نمیزنم

درسا خیلی قاطی شده . خیلی وقت کنم کارامو بکنم هنر کردم.

شماها چه خبرا؟ خوش میگذرونین؟

یه چیزی تو گلوم گیر کرده باید بگم

واقعا برای این مملکت متاسفم. اون هفته امتحان دینی مدرسه داشتم. چون سر کلاسا نبودم نمیدونستم توش چیه

خلاصه نشستم بخونم یه چیزایی توش بود که دیگه داشتم قاطی میکردم.

من میگم شما بگید نظرتون چیه

نوشته که فقط در  کشورهای غربی  فاصله طبقاتی وجود داره و در ایران نیست!!!!

نوشته فقط رهبران و حاکمان و سر دسته های غربی ثروتمند و قدرتمند هستن . یعنی ایران اینطوری نیست؟!!!!!!؟؟؟

بله ما همه دفاع مقدس و قبول داریم اما کی گفته که این اتفاق تنها تجربه موفقیت امیز بوده. تجربه هایی که زمان  کوروش  بود

الکیه و مورد داره.!!!

اهان یه چیزه دیگه که خیلی وحشتناک تره.

 تو این کتاب نوشته که فیلم ها و رمان های غربی محور

 اصلیشون ادم کشی و خشونت و مسائل جنسی و لذت های مادیه.خدا رو شکر تو تمام عمری که تا حالا داشتم یک بار یه رمان خوندم که دل یکی نشکونم . حالم بهم خورد. اینقد چرت و پرت داشت. میخوندی حالت بهم میخورد از بی چیزای چندش توش داشت.

الان که تمام فیلمای ما یا خودکشی دخترا و پسرا

و بچه های فراری و همش بکش بکش.و رمان های هم داغون تر.ادمایی که اهل فیلم باشن وقتشون برای فیلمای خارجی میزارن.

دیگه چی گفته ؟؟!!!

ما چاکر خدا و کتابش هستیم. ولی قانون و حقوق فقط با ترجمه اثار اسلامی بوده . یعنی اون همه قانون کوروش الکی بود.

( الانم قانون و حقوق تو کشور ما خیلی رعایت میشه اینو که همه میدونن)

 

خلاصه اینکه خوندمو حرص خوردم و برای کشور خودم تاسف خوردم که اینقد حقیره .

 

تو به من خندیدی

و نمیدانستی

من به چه دلهره از باغچه ی همسایه

سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دست تو دید

غضب الوده به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز

سال ها هست که در گوش من ارام

                                            ارام

خش خش گام تو تکرار کنان

می دهد ازارم

و من اندیشه کنان

غرق این پندارم

که چرا

    خانه کوچک ما

             سیب نداشت.

 

 

 

2 ساعت دیگه امتحان دارم . دعا کنین خوب بدم

خدایا خودت کمکمون کن .

تا حالا عمرا استاد به این بی ادبی نیدید تو عمرتون. همونی که گفتم دوسش دارم خیلی بی ادبههههههه

حالم ازش بهم میخوره. یکی میگفت استادای هنر کم پیدا میشن با ادب باشن.

مقنعمو باید اتوکنم. دیشب ساعت 1 شستمش .

دیروز دور از چشم خانواده داشتم بیرون یه چیزی میخوردم

سسش ریخت رو مقنعم نه یه جا 3 جا. اومدم خونه همه

 فهمیدن چی خوردم.

 (با زندایی جونم رفته بودم جمعه بازار سنتی) به همه تهرانی ها توصیه میکنم برن.

برای دوستم طیبه جون دعا کنید . شنیدم حالش خیلی بده هم روحی هم جسمی

نمیدونم چرا تازگیا اینجوری باهام رفتار میکنه . عصابم خورد میشه میبینم با هام سنگین شده. یعنی من کاره اشتباهی کردم ؟!!!!

فقط استاد طراحیه ما کلی کار میده برای خونه (بیشعوره)

 

 سبز باشید

و

بر قرار

 

 

لا موضوع !!!!

 

دستور دادم بدنم رو بدون مومیایی .کفن و تابوت به خاک بسپارند

تا اجزای بدنم خاک ایران را تشکیل دهد

                                                    کوروش بزرگ

 

سلاممممم

چطورین؟

خوش میگذره ؟با درسای نخونده و کارای نکرده ؟

از خود عید خوشم میاد ولی از تعطیلاتش حالم بهم مبخوره

تگرگایی که دیشب میخورد به سقف ماشین و حرکت تند

 برف پاک کن خیلی دیدنیو لذت بخش بود.

حالا شما فک کنید یکی در همین موقع بزنگه به گوشیت داد بزنه

 در صورتی که مادر بزرگت کنارت نشسته

.بعد که میگی چرا داد میزنی بگه میخواستم صدامو بشنون.

 نه شما بگید این انصافه ؟؟؟

اگه مادر بزرگم فهمیده باشه کی جواب میده

امروز فیزیک نور بدترین جلسش بود چون من خوابم میومد.

ژتون غذا نداشتیم مجبور شدیم بریم بیرون یونی ساندویچ بگیریم.  

رفتیم مرد داشت با دست بی دستکش درست میکرد

 ما هم که شوک و دیده بودیم جو گیر.

 هی دوستم گفت :بگم اقا کو دستکشت. گفتیم بزار

 بهمون بده ساندویچا رو داریم میمیریم از گشنگی بعد بگو. گرفتیم و دوستم گفت:

. مرد پرو پرو میخنده میگه خب شما بخرین برامون.

دلم میخواستم با 2 جفت پا برم تو دهنش. همشون پرو ان

 (مردا).( دور از جون دوستای خودمااااااااااااا)

 

 

چه راه دور

چه راه بی پایان !

چه پای لنگان!

 

                    نفس با خستگی در جنگ

                         من با خویش

                             پا با سنگ !

 

چه راه دور

چه پای لنگ

                                                 احمد شاملو(ققنوس در باران)

 

ریز حرفام:

 

خستم . دوست دارم کارای عملیمو بکنم نه اینکه کتاب باز کنم بخونم.

یه جوراب امروز خریدم عاشقشم.خوکشلههه و مردونه 

افتاب بدجور میزنه تو چشم صبحا . به نظرتون کلاه بخرم یا عینک؟

وجود خیلی چیزا ازار دهندس برام . حتی گاهی اوقات یکی از دوستام. مثل امروز

دلم میخواد ببینمت.خنده نداره فکر بدم نکن.

اشکال داره ادم از ته دل بخواد یکیو ببنه که تا حالا ندیده؟نظرتون؟

سریال دیدن ادمو معتاد میکنه. چی کار کنم خلاص شم ؟

فردا از یه درس که 4 تا کتاب داره امتحان دارم و نخوندم.

(استاد این درسو خیلیییی دوسش دارم)

دلم پدر بزرگمو میخواد حتی برای یه دقیقه.

رفتم خط ایرانسل بگیرم یا 0935 بود یا 0938 . منم 0936 میخوام !!!

امروز کلی راهو پیاده اومدم .

 ونتیجه: وقتی با هنزفری و صدای بلند اهنگ یه مسافتی

 و میری صدای اون ادمای بیکاروکه تیکه

میندازنو نمیشنوی و فقط نگاهشونو حس میکنی.

 و خوشحال میشی وقتی میدونی اونا یه چیزی میگن که تو نمیشنوی

میخوام خوب باشم. اینقدر خوب که از هر اتفاق بدی خوبشو بسازم.

سبز باشید و

بر قرار

 

عید اومده

 

 

سلامممممم نوروزی و بهاری

 به همه دوستای گل خودم.

حال و احوال؟ همه خوبن . معلومه از قیافه هاتون .

 اهای با تو ام با با  بخند یه کم . !!!

همه خوشحالن و دارن خودشونو اماده میکنن واسه

بهاری شدن و تازه شدن.

چه قد خوبه که همه دارن یه جور میشن.

خب سال نو رو به همتون تبریک میگم . ایشالا عید خوبی داشته باشین

 در کنارش مثل همیشه درس بخونین

 

خب  اگه الان به عکس بچه گی هات نیگا کنی

چه حسی بهت دست میده ؟

اصلا باورت میشه تو همون عکسی هستی که داری نگاش میکنی؟

 الان چه قد گنده شدی؟ از قول من به شما که وقتی میبینی

فقط به این فک کن که سال

به سال بهتر شدی .

منم که به عکسام نیگا کردم خندم گرفت شاید باورم نشد که من همون عکسم.

 اینم از بچه گی های بنده

 

 

خب ارزو میکنم سالی پـــــــــر از

انسان بودن

موفقیت

شادی

خنده

ارزوهای قشنگ

اتفاقای باحال

ایمان قوی

خدایی بودن

دوستی

سبـــــــــــــز بودن.

ابی بودن

گذشت کردن

عاشق بودن

بلند همتی

بلند پروازی

اخلاق خوب

.... داشته باشین .....

..... عـیــــــــــــد همگی مبــــــــــــارک.....

سبز باشید

 و بر قرار.....

 

wellcome

 

 

من نمیدونم مگه دانشجو شدن کلاس داره . !!!

تنها خوبیش اینه که دیگه مدرسه نمیری

 

سلامممممم

حال و احوال ؟

منم خوب خوبم.

هان ؟ اره دانشجو بودن خیلی بهتر از دانش اموز بودن .

 البته دل ادم تنگ میشه ولی در کل بهتره

2 هفته دیگه عید . اخجون. 2 هفته تعطیلی. عید دیدنی از همه مهمتر

عیدی بابا و پدر بزرگ و مامی بزرگ.

منکه عیدی هام اخره عید تموم میشه. ولی امسال نقشه دارم براشون.

 ترم اول دانشگاه خیلییییییییییی ادم یه جوریه . من که بی حسم .

تا 4 تا کار میکنم خوابم میگیره . فرقی نداره 8 برسم یا 3 در هر صورت  عین جنازم.

دیروز خونه مامی بزرگ همه میگفتن ترم اول تا عادت کنی همینه اوضاع  .!!!

راستی از اونایی که اهل اهنگای با معنی هستن برن البوم

فرمان فتحعلیان و بگیرن. عالیه. هر چقدر گوش کنی خسته نمیشی.

ضرر نمیکنی. .

خدایا کاری کن ما دست برداریم از فیلم دیدن های مکرر. خیلی بده ولی خووووو نمیشه فیلم ندید که.!!!

 

روزی خواهم امد

و پیامی را خواهم  اورد .

در رگها نور خواهم ریخت .

و صدا خواهم  در داد : ای سبدهاتان پر خواب ! سیب اوردم سیب سرخ خورشید .

خواهم امد  گل یاسی به گدا خواهم داد .

زن زیبای جذامی را  گوشواری دیگر خواهم بخشید .

کور را خواهم گفتم : چه تماشا دادرد باغ !

دوره گردی خواهم شد .کوچه ها را خواهم گشت .

جار خواهم زد : ای شبنم  شبنم  شبنم

رهگذاری خواهد گفت : راستی را شب تاریکی است .کهکشانی خواهم دادش .

روی پل دخترکی بی پاست دب اکبر را برگردن اوخواهم اویخت .

هر چه دشنام  از لب ها خواهم برچید .

هر چه دیوار از جا خواهم برکند .

رهزنان  را خواهم گفت : کاروانی امد بارش لبخند !

ابر را  پاره خواهم کرد . من گره خواهم زد چشمان را با خورشید  

 . دل ها را با عشق

سایه ها را با اب  شاخه ها را با باد .

و بهم خواهم پیوست خواب کودک رابا زمزمه ی زنجره ها .

بادبادک ها  به هوا خواهم برد .

گلدان ها  اب خواهم داد .

 

شعر ماله سهراب سپری عزیزمه.

شعر( و پیامی در راه ). البته نصفشه . یه صفحه دیگه مونده بود که

اونو پست بعدی میزارم.

شعر در باره زمانیه که مهدی ما بیاد .

میشه فهمید مهدی ما شمشیر به دست نیست . مهربون ترین ادمی که تا به حال دیدی .امکان نداره کسی مثلش باشه

راستی شما هم هشت کتاب سهراب و بخرید حتما

 

سبـــــــــــــــــــز باشید و بر قرار

 

 

 

سلام

 

 

عیدتون مبــــــــــــارک

 

 

 بزن باران ....

بزن باران خدا بازیچه ای شد

که با ان کسب ننگ و نام کردند

 

این ۳ خط پست این دفعس.

همین ۳ خط صفه ها  معنی داره برام

اینم همین طوری گذاشتم

کاش می دیدم چیست

انچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست ....

 

تبریک

  

  ملکا جشن مهرگان آمد                 جشن شاهان و خسروان آمد

   جز به جای ملهم و خرگاه               بدل باغ و بوستان آمد

مورد بر جای سوسن آمد باز           می بر جای ارغوان آمد

تو جوانمرد و دولت تو جوان             می بر بخت تو جوان آمد

 

 

سلام به همگی دوستای گلم.

حال و احوالتون خوبه ؟

چه خبرا ؟ خوش میگذره این تعطیلیا؟

واسه من که اولش خوب بود چون فیلم پشت فیلم . اما از دیروز دیگه خیلی خسته شدم.

 احساس از کار افتادگی میکنم.

 بریم سر اصل مطلب

 

خب هر کسی نسبت به هر چیزی یه جور دیگه. من نسبت به روز ولنتاین حالم بهم میخوره .

 نه اینکه فک کنین دوست ندارم همچین روزی باشه.

ما به غیر از این روز که ماله ما نیست یه روزی داریم به اسم روز  مهرگان .

 این روز دیگه مختص خود ماست. ماله ایرانی ها و اریایی ها.

 پس چرا باز بریم سراغ ولنتاین.

یکی از دوستای خوبم یادم انداخت که همچین روزی داریم

.و من خیلی خوشحالم که فهمیدم.

همون دوست خوب معنی این دو روز و گفت . منم به شما میگم. .

 انتخاب با خود شماست.

 تفاوت معنایی خیلی زیادی دارن.

مهرگان بر بنیان مهرورزی آگاهانه و خردورزانه و پایدار بر یک پیمان مستحکم اخلاقی بین دو

 دلداده استوار است.

 اماو لنتاین بیشتر مروج عشق های کوچه بازاری و سطحی است .

مهرگان روز عشاق در فرهنگ ایرانی است.

یکی از آیین­هایی که در روز جشن مهرگان بیش از روزهای دیگر به آن توجه می­شود، مهرورزی و ابراز عشق به همه­ی همنوعان و نزدیکان، بستگان و دوستان است

 و افراد به آنانی که عشق می­ورزند، هدیه­های گوناگون

 از جمله دسته­ای گل بنفشه هدیه می­دهند.

مهرگان، این جشن زیبا را پاس بداریم و فراموش نکنیم که

 تا مهرگان داریم به ولنتاین نیاز نداریم.

 

 

ببخشید اگه وقتتونو گرفتم. 

امیدوارم خوشتون اومده باشه

راستی یه کمکی میخواستم . این مطالبو که خوندید از چند سایت و اینور اونور کردن هم فهمیدم و 

نوشتم براتون اما یه مسئله . الان یه سایته دیگه رفتم میگفت که

مهرگان روز عشاق نیست و ۱۶ مهر یهعید بزرگ. میگه سندارمذ روز عشاق.

من گیج شدم . میشه کمک کنید بفهمم کدوم راست میگه  

پرده را بر داریم:

بگذاریم که احساس هوایی بخورد

بگذاریم بلوغ زیر هر بوته بیتوته کند.

بگذاریم غریزه پی بازی برود

کفش ها را بکند وبه دنبال فصول از سر گل ها بپرد.

بگذاریم که تنهایی اواز بخواند.

چیز بنویسد

به خیابان برود.

 

شعر نوشت: شعر سهراب وخصوصا اهل کاشانم و خیلی دوست دارم.

 توش همه چی داره.

با اینکه هرشب میخونم اما به بعضی جاهاش دقت نمیکردم.

 این تیکه رو یکی از دوستام برام اس ام اس کرد. از اونموقع به بعد هر شب اول اینو میخونم.

دستش درد نکنه

 

تشکر نوشت : از پسر اریایی تشکر میکنم که یادم انداخت که واقعا ولنتاین بیخوده.

البته از نظر من.

خوشحال نوشت :خان داداش خیلی خوشحالم که دوباره اسمتو میبینم .

تقلید نوشت: اخر این پستم همین اینایی که دارم میگم.

 کپی شده از روی وب یکی از دوستام.

طرز نوشتنمو میگم. بی اجازه این کارو کردم.

ارزو نوشت : همیشه ارزو داشتم برم جام جهانی !!! کی میرسم بهش فقط خدا میدونه.

توپ نوشت : خدایی حال کردین این شرکت adidas چه کرده واسه توپ جام جهانی

ما که حال کردیم.

داغون نوشت: خدا سومیشو بخیر کنه. دیروز چشم داغو شد. روز قبلش توفوتبال روی پام داغون شد.

نمیدونم امروز چی میشه .!!!

عروسی نوشت : اخجونم یه عروسی دعوتم. عقد عروس دوماد اول اسفند ماه.

ایشالا خوشبخت شن َ

حرص نوشت:گاهی اوقات دلم میخواد بلاگفا رو مسئولشو پیدا کنم تا سر حد مرگ بزنمش

کلی از عکسامو گذاشتمببینید. اونایی که خودم انداختم

.ثبت که شد نمیومد. اولین بارمم نبود که عکس میزارم. نتیجه میگیریم بلد بودم

 

موفق باشین  

 

خدایا مرسیییییییییییییییی

 

 

 

 

۲ ساعت کامل نت بودم داشتم پست میزدم. زدم یه سایت باز شه رو همون صفحه باز شدو همه این زحمتای۲ ساعت بر باد رفت.

شرمنده فعلا عصاب پست ندارم

واژه را باید شست

 

 

سلام خدمت همه دوستای گل و با حال خودم.

 

حال و احوالتون خوبه ؟

پست امروزم یهویی اومد و براش فکری نکردم. همین جوری شروع به نوشتن کردم . خلاصه

اینکه اگه خوشتون اومد که خوش به حال من اگه نیمد که شرمندتونم .

یه سری سوال و حرف این پست که هیچ ربطی به هم نداره اما من میگم.

تو بچه گیت ارزوت چی بوده ؟ الان چیه همونیه که بچه بودی ارزوش کردی یا فرق کرده؟

چه قد خودتو قبول داری ؟ چه قد فک میکنی کارایی که انجام میدی درسته؟

تا حالا به این فکر کزدی که کسی حق اینو نداره که در مورد تو بد قضاوت کنه ؟

یه اینکه پشت سرت بد بگه.

چرا برای خودتو زندگیت قانون نمیزاره و هر روز اونا رو نمیخونی تا بفهمه چی کاره ای تو این دنیا!!!

حالا واقعا چی کار میکنی تواین دنیا.؟

تا حالا به این فک کردی که فقط باید اطمینان داشته باشی که جات تو بهشته .چون تو بهترین موجودی رو این کره خاکی

و جایگاهت بهشته . خب نمیگم همه اینقد خوبیم که مستقیم میریم توش.

 اما یکی مثل من که اعتقاد داره میره جای خوب سعی میکنی کارایی کنه که اونو مطمئن تر کنه.

به ادمای دورو برت چه قد نگاه میکنی با دقت نه نگاه زود گذر؟

 تا حالا چه قد باعث خوشحالیشون

شدی؟ چند بار ناراحتشون کردی و خودت نفهمیدی اینقد شعورشو نداشتی که بری

 معذرت خواهی کنی و از دلش دربیاری؟

اینکه یکی دوسش داری و نمیدونی اون دوست داره چه حسی داری ؟؟؟؟؟ اینو دیگه باید جواب بدین.

اینو میدونی که تو برای زندگی کردن برای خودت افریده شده نه برای اینکه اونی باشی که مردم میگن حتی نزدیکترین ادما بهت؟

حتما اینو دیگه میدونی که پائلو کوئیلو گفته هرچیو از ته دل ارزوشو بکنی همون موقع تو کائنات خلق میشه .

این یه حرف اثبات شدس و نمیتونی باور نداشته باشی.

از چیزایی که بدت میاد و ازارت میده بگو همشو نه. نه 4 تا .2تا هم بگی کافیه.اگه دوست داری

 

خب با عرض شرمندگی اگه وقتت و گرفتم دوستم.

 راستی 4 شنبه با شیرینی میام خدمتتون .

 ایشالا قبول شدم همتون به یه مهمونی توپ دعوت میکنم.(کاش میشدااااااااا)

 

این شعرو شهاب حسینی تو مدار صفر درجه خوند منم چون دوست دارم شعرشو میزارم براتون

 

تو رابه جای تمام کسانی که نشناخته ام دوست میدارم .

تو را به جای تمام روزگارانی که نمی زیسته ام دوست میدارم

برای خاطر عطر نان گرم . . .

برای نخستین گلها و اب شدن برف ها در زمستان دوست میدارم

تو را به خاطر دوست داشتن دوست میدارم .

 تو را به جای تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم

 

راستی شعرم خطاب به هیچ موجود زنده ای نیستاااااااا.

ســــبـــز باشید و برقرار

 

مولانا

 

                                                                    

 سلام دوستای خوب و گل و مهربون و ناز و با مرام خودم.

چطورین؟

چه خبرا؟ خوش میگذره؟

این شعر و مولانا گفته زمانی که داشته مراحل عرفان و بالا میرفته

امیدوارم وقتی میخونین خوشتون بیاد و بفهمین چی میگه

 

چه تدبیر ای مسلمان که من خود را نمی دانم   

                            نه ترسا و یهودیم   نه گبرم   نه مسلمانم

نه شرقیم   نه غربیم    نه بریم    نه بحریم          

                          نه ارکان طبیعتـم    نه از افـلاک گردانم

نه از خاکم   نه از بادم   نه از ابم   نه از اتش

                                    نه از عرشم  نه از فرشم  نه از کونم   نه از کانم

نه از هندم  نه از چینم  نه از بلغار سقسینم     

                                   نه از ملک عراقینم    نه از خاک خراسانــــم

نه از دنیا   نه از عقبا  نه از جنت  نه از دوزخ     

                                  نه از ادم  نه از حوا  نه از فردوس رضوانم

مکانم لا مکان باشد   نشانم بی نشان باشد            

                                         نه تن باشد نه جان باشد که من از جان جانانم

دویی از خود برون کردم   دو عالم را یکی دیدم      

                                         یکی جویم   یکی گویم   یکی دانم   یکی خوانم 

هوالاول   هوالاخر    هوالظاهر    هوالباطن               

                                    بغیر از هو یا من هو دگر چیزی نمی دانم

زجان عشق سر مستم   دو عالم رفت از دستم         

                                     بجــز رندی و قلاشی نباشد هیچ ســـامانم

اگر در عمر خود روزی دمی بی او براوردم                 

                                          از ان وقت و از ان ساعت ز عمر خود پشیمانم

اگر دستم دهد روزی دمی با دوست در خلوت           

                                    دو عالم زیر پا ارم دیگر دستی بر افشانم

الا ای شمس تبریزی ! چنان مستم در این عالم    

                                       گه جز مستی و بیهوشی نباشد هیچ درمانم

 

راستی تا میتونین به سازمان سنجش از طرف من لعنت بفرستین.

جدی میگماااااااااا

 

 سبز و پایدار باشید

 

 

 

بابت سر نزدنام ببخشید.

نبودم که بیام.

حالا هستم و میام

بفرما دم در بده

خوش اومدی

 

کی باورش می شد اینقد زود بزرگ شه.

وقتی خودش باورش نمیشه.

حتی خودش هنوز میخنده میگه ببین وقتی 8 .9 سالم بود

 ارزو داشتم بشم یه دختر 18 . 19 ساله ولی الان هر چی فک میکنه

خیلی کارا رو میتونست اون موقع انجام بده که الان وضع زندگیش فرق میکرد.

ولی حالا تا همین جا هم که رسیده فقط تو زندگیش کمکای خدا رو دیده و همت خودشو

پولای بابای بیچاره که براش داد و مامان بنده خدا که میومد مدرسه و هی میشنید خانوممممم

دخترتون و تو این هفته 3 بار انداختن بیرون

به دختر بیچاره چه ربطی داره اخه.معلما فک میکردن باید بشینیو جم نخوری.

خلاصه روز به روز بزرگ شد با کلی ارزو های بزرگ.

 اینکه دلش میخواست کل دنیا رو با هواپیما بره بگرده اما حالا دلش میخواد با دوچرخه بره

دوست داشت یه عالمه پول داشته باشه . خیلی جوری که هرچی اشاره میکنه بخره ولی الانم میخواد

شاید بیشتر اما نه فقط کفش و لباس و لوازم ارایش و کادو واسه دوستاش  چیزای مهم تری که بتونه شخصیتشو کامل کنه.

دوست داشت معلم شه اما حالا متنفر از این شغل.

دوست داشت بره روی ابر و ببین چی میشه و فک نمیکرد این کار امکان نداره.

دلش میخواست همیشه یه خواهر داشته باشه اما حالا از بودن برادرش در کنارش لذت دنیا رو داره میکنه.

از همون قنداقیش  دلش میخواست با ماشینش تو خیابونا ویراژ بده و حالا هم دوست داره و عاشق رانندگیه . عاشقه اینه که از چراغ قرمز رد شه و ورود ممنوع بره.

همش ارزو داشت فروشنده یه مغازه لباس یا کفش فروشی مارک دار باشه یا اینکه باباش این شغلو داشته باشه

تا هر وقت دلش خواست بره ور داره.

بچه که بود بهتر بود خانوم تر و حرف گوش کن تر بود . اما حالا فقط یه کم تغییر کرده.

الان فقط دلش میخواد همه شادباشن و بخندن. دلش میخواد همه سالم باشن. الان هی تکرار میکنه و

میگه کاش بچه بودمو میمیردمو بدون گناه میرفتم بهشت.

 الان خیلی گنده شده.اما خودش هنوز نمیدونه عقلش گنده شده یا نه.دوست داره با دوچرخه بره مدرسه.بهترین کادو ای که میتونن

بهش بدن ویلون

 دوست داره هر بچه ای که سر چهارراها میبینه بغلشون کنه و یه عالم پول بده بهشون.

 دوست داره همیشه تو دستاش گل نرگس باشه. همیشه تا زمانی که زندس باباشو مامانشو  داداشش کنارش باشن.

الان فقط به درسش و دانشگاه و پیدا کردن کار

 و عکس انداختن  و هی پول خرج کردن و رانندگی ودوستاش

و  که به هیچی ترجیح نمیده .الان فقط داره فک میکنه باید مستقل باشه. باید خودش واسه زندگیش تصمیم بگیره.

 باید از همه راضی باشه. دروغ نگه و تهمت نزنه.

 دل کسیو نشکونه.خودشو زود نبازه. جنبه داشته باشه.درست صحبت کنه. پرو باشه و حقشو بگیره حتی به قیمت از دست دادن جونش.الان فقط خدا رو میبینه.

 

اهـــــــــــــــــــــــــــای  دختر حواست به خودت و کارات باشه.

تولدتم مبارک عزیز دلم.

تولد خودمو البرز مبارککک

اولین کادوشم از بهترین دوستش گرفت

همین الان.دلتون بسوزه

 

شدم 19 ساله

 

 

تولدم مبارک

 

 

البرز خان جان تولدت مبارک

 

پیام ایت الله سید علی محمد دستغیب در خصوص شهادت خواهر زاده اقای مهندس موسوی

 

بسمه تعالی

«انّا لله و انّا الیه الراجعون»

شنیده شد که آقای سیدعلی موسوی خامنه خواهرزاده جناب آقای مهندس میرحسین موسوی و چند نفر دیگر در درگیریهای ماه حرام و روز عاشورا به شهادت رسیده است.

اینجانب اوّلاً: این مصیبت وارده را به آقای مهندس میرحسین موسوی مرد مؤمن به خدا و رسول و ائمه اطهار(علیهم السلام) و دلسوز به انقلاب و مظلوم و خانواده های وابسته تسلیت می گویم.

ثانیاً: شناسایی قاتلین و محاکمه آنها را از مسئولین امر خواستارم.

ثالثاً: برای چندمین بار توصیه می کنم که به خواسته های مشروع و منطقی ملت مسلمان و دوستدار اهل بیت(علیهم السلام) توجّه کنند؛ قرآن و سنّت و قانون اساسی را حکم قرار دهند؛ زندانیان را آزاد کنند؛ و از این همه خلاف شرع و خلاف قانون به بهانه حفظ نظام دست بردارند.

رابعاً: از علماء راستین و فقهاء عدول در تمام شهرها می خواهم که قفل سکوت را بشکنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند؛ و از حاکمیّت بخواهند که به قانون اساسی عمل نمایند، تا شاید این انقلاب که ثمره خون هزاران شهید و ایثار هزاران جانباز است از دست متحجّران آزاد گردد.

سیدعلی محمد دستغیب

7 / 10 / 88

 

 

 تسلیت به خاطر مرگ ۴ هموطنم و

با تمام وجودم تسلیت به خانواده اقای موسوی عزیزم به خاطر مرگ خواهر زادشون  

 

 

 

 

۱.نمیدونم چرا بعضی اوقات از بعضی ها بدت میاد در حالی که تا ۱ دقیقه پیش دوسشون داشتی.

۲.چرا ادمای اطرافت یهو از این رو به اون رو میشن. ثبات ندارن.

۳.بعضی ها فراموشت میکنن در حالی که تو همیشه به فکرشونی و فک میکنی اونا هم دارن بهت فکر میکنن.

۴ . همش میخوان تو کارت سرک بکشن ببینن تو چی کار میکنی.

۵. دوست داری با یکی ارتباط خیلی صمیمی داشته باشی اما نمیتونی.

۶. اینقد بی حوصله میشی که حتی مامان و باباتو

نمیتونی تحمل کنی.

۷. گاهی اوقات بهترین دوستت خودخواهی میکنه و بی منطق میشه

در اون صورت خیلی هرست میگیره.و نمیتونی هیچی بگی.

۸.دلت میخواد اونجایی زندگی کنی که دلت میخواد.

 با کسی

باشی که دوست داری اما محدودیت داری..

 متاسفانه ما تو جایی

زندگی میکنیم و تا تو خونه بابا هستی باید

 پا روی خیلی از علایقت بزاری.

۹. از مرگ میترسی اما ارزو میکنی بمیری.

۱۰. در همه صورت باید عاشق باشی.

عاشق خدا.

عاشق باباتو مامانت.

عاشق دوستات.

عاشق زندگیت.

عاشق خودت.

این اپم یهویی اومد.

شرمنده اگه خوشتون نیمد

 

جوانمردا بیان تو

 

                                           

سلام به همگی دوستای گل و گلاب.

حال و احوال؟

خوش میگذره؟ ایشالا همیشه شاد باشین.

خب تو اپ امروز من حرف از یه انسان. اگه مثل این باشید

 در مقابل خدا فقط یه ادم عادی نیستید یه بنده واقعید.

اسمش جوانمرد .

 جوانمرد به مکتب خاصی تعلق نداره.

 اون فقط خودشو برای خدا میدونه.

 نه برای بنده های اون.همیشه سعی کردم مثل جوانمرد باشم. جوانمرد قهرمان  زندگیه منه.

امیدوارم شما هم از این دوست من خوشتون بیاد.اینایی که میگم کارای جوانمرد .چون میخواد همیشه پیش معبودش جوانمرد باشه.

                                            

عالم هر بامداد که بیدار میشود

 در جستجوی علم است  میرود تا علمش

را افزون کند.

 

زاهد هر بامداد که بلند میشود

 در جستجوی زهد است .

میرود تا زهدش را زیاد کند .

 

اما جوانمرد هر بامداد که بر میخیزد

 در جستجوی عشق است

.می رود تا دلی را شاد کند

                                       

 

ای جوانمرد  جهان رادوست تر داری یا اخرت را؟

بهشت را دویت تر داری یا دنیا را؟ زندگی را یا مرگ را؟

جوانمرد: در سرای دنیا زیر خاربنی با خداوند زندگی کردن را دوست تر دارم تا

 در بهشت زیر درخت طوبی و بی خبر باشم از او!

                                         

جوانمرد میگفت: مردم با مردم درگیرند و ما با خدا.

درگیری مردم با مردم روزی تمام خواهد شد . درگیری

ما با خدا اما هرگز .

ما او را گرفته ایم سخت و او ما را گرفته است .سخت تر.

 اگر او ما رها کند ما او را رها نمیکنیم

و اگر ما او را رها کنیم . او ما را رها نمی کند.

و این دردی است دشوار و پنهان که با هیچ کس نمی توان گفت.

 

 

                                 پی نوشت ها

۱.این پست و از کتاب جوانمرد نام دیگر تو  نوشتم.

 ۲. خو به سلامتی اعلام شد که شنبه تعطیله. تبریک میگم.

هه هه 5 روز تعطیلی چه حالی به هولی یشه ها.

اخه من 5 شنبه . 2 شنبه تعطیلم.

۳.یه توصیه: تو وب کسایی که انفولانزا خوکی و گاوی دارن نرید.

از ما گفتن بود.

4.ببخشید برای اینکه سر نمیزنم.شرمندم.

5. دعا کنید این ماه زودتر برام تموم شه. هنوز در انتظار جواب کنکورم.

ایشالا اخر ماه با شیرینی میام.

6. اگه دانشجو بودم امکان نداشت

 16 اذر تو خونه بشینم. شانس که نیست.

7. موفق باشید.

8. با تاخیر عیدتون مبارک

                                            

 تفنگت را زمین بگذار

تفنگت دست تو یعنی

زبان اتش و اهن

زبان اتش و اهن

زبان خشم و خونریزیست

زمان قهر چنگیزیست

این دیو انسان کش برون اید

تو از ایین انسانی چه میدانی چه میدانی

اگر جان را خدا دادست

چرا باید تو بستانی!!ً!!

 

من علاقه زیادی به این شعر و خوانندش دارم.

 داشتم گوش میدادم گفتم بنویسم.

عیدتون مبارک

 

خو ببخشید اگه کمی و کاستی داشت.

قربون همه دوستای عزیزم

 

13 ابان

 

سلام به همه دوست جونیای خودم

 

تظاهرات میلیونی سبز ها روز 13 آبان

 - هم وطن به پا خیز دشمن ما آمریکایی نیست که به آب و خاک عراق و افغانستان تجاوز می کند دشمن ما اسرائیلی نیست که به آب و خاک فلسطین و لبنان تجاوز می کند دشمن ما دیکتاتوری و جاهلانی هستند که به پسران و دختران ما تجاوز می کند مصباح يزدي در همين دولت گفت: تجاوز به كسي كه ولايت راقبول ندارد اشكالي ندارد چه دختر باشد چه پسر.

 بیاین بهشون بفهمونیم خر خودشونن 

چون اونا فک میکنن ما خریمو نفهم